نویسندگان
چکیده
پژوهش مزبور یک پژوهش کیفی است که با روش توصیفی انجامشده است. هدف از این پژوهش پاسخ به این سؤال بود که فرهنگ سیاسی غرب، چگونه فرهنگی است؟ که برآیند آن بدین قرار شد؛ واژهی فرهنگ به معنايي كه امروزه به كار ميرود حاصل يك تحوّل تاريخي است؛ چراکه تا قرن هیجدهم در غرب، فرهنگ به معنای كشتكردن، حراست کردن و پرستش کردن به كار ميرفته است. اما از این قرن به بعد، فرهنگ معنای امروزی را پیدا میکند؛ یعنی شیوهی زیستن. ولی با تکوین دولتهای مدرن و شبه مدرن و دموکراتیک شدن جوامع، شکل جدیدی از فرهنگ، خلق میشود که آن را فرهنگ سیاسی مینامند؛ چراکه دولتهای مدرن برای تأیید خود، نیازمند مشارکت مردم در عرصههای مختلف اجتماعی و سیاسی بودند. در یک تعریف، فرهنگ سیاسی میتواند جهتگیری مردم نسبت به اُمور سیاسی باشد. بهطورکلی در جوامع غربی سه نوع شهروند و سه نوع فرهنگ سیاسی وجود دارد؛ یکم. شهروند منزوی با فرهنگ سياسي محدود يا بسته؛ در اين نوع فرهنگ سیاسی، جهتگيريهاي افراد نسبت به هدفهاي سياسي فوقالعاده ضعيف است. دوم. شهروند بیتفاوت با فرهنگ سياسي تَبَعي يا انفعالي؛ در اين نوع فرهنگ سياسي افراد نميتوانند از كارايي سياسي چنداني برخوردار باشند. سوم. شهروند متعهد با فرهنگ سياسي مشاركتي يا فعّال : در اين نوع فرهنگ سیاسی مردم بهطور نسبي در تکوین قوانين نقش دارند. بههرروی، طبق تحقیقات موردبررسی، بین نوع جامعه و نوع فرهنگ سیاسی در غرب، رابطهی معناداری وجود دارد. به دیگر عبارت، هرچقدر جامعه، از فرهنگ مشارکتیتر و تبعیتر برخوردار باشد، فرهنگ سیاسی آن جامعه، مدنیتر خواهد بود؛ که این، بهمثابهی تأثیرگذاری شهروندان، بر ساختار سیاسی، و متأثر شدن آنها، از این ساختار است. همچنین، بین نوع شهروند و فرهنگ سیاسی در غرب، رابطهی معنیداری وجود دارد؛ زیرا هر چه قدر فرهنگ سیاسی رقابتیتر باشد، به همان اندازه نوع شهروند هم متعهدتر خواهد بود؛ و به هراندازه که نوع شهروند، منزویتر باشد، فرهنگ سیاسی محدودتر خواهد بود.
Knowledge of political interpretation
Vol 5, No 17, Atumn 2023
ppt 26-55 Received: 01, JUL, 2023
Accepted: 07, OCT, 2023
Sociological study of Western political culture
Rakati Siyavash.mousavi
Abstract
This research is a qualitative research that was done with a descriptive method. The purpose of this research was to answer the question, what kind of culture is the political culture of the West? The result of which was as follows; The word culture in the meaning that is used today is the result of a historical transformation; Because until the 18th century in the West, culture was used to mean cultivating, protecting and worshiping. But from this century onwards, culture finds its modern meaning; It means the way of life. But with the formation of modern and quasi-modern governments and the democratization of societies, a new form of culture is created, which is called political culture; Because the modern government needed people's participation in various social and political fields to confirm itself. In one definition, political culture can be people's orientation towards political affairs. But with the formation of modern and quasi-modern governments and the democratization of societies, a new form of culture is created, which is called political culture; Because the modern government needed people's participation in various social and political fields to confirm itself. In one definition, political culture can be people's orientation towards political affairs. In general, there are three types of citizens and three types of political culture in Western societies; First. isolated citizen with limited or closed political culture; In this type of political culture, people's orientation towards political goals is extremely weak. Second. indifferent citizen with subservient or passive political culture; In this type of political culture, people cannot have much political efficiency. Third. A committed citizen with a participatory or active political culture: In this type of political culture, people are relatively involved in the development of laws. However, according to the research, there is a significant relationship between the type of society and the type of political culture in the West. In other words, the more cooperative and submissive the society is, the more civil the political culture of that society will be. This is like citizens influencing the political structure and being affected by this structure. Also, there is a significant relationship between the type of citizen and political culture in the West; Because the more competitive the political culture is, the more committed the type of citizen will be; And the more isolated the type of citizen, the more limited the political culture will be.
Key words: society, political culture, citizen, West
منابع
افرت، اندرو، (1389)، نگرشها در جامعهشناسی سیاسی، ترجمهی رحیم ابوالحسنی، تهران، نشر میزان.
آزاد ارمکی، تقی، (1387)، جامعهشناسی فرهنگ، تهران، نشر علم.
بال، آلن، (1390)، سیاست و حکومت جدید، ترجمهی عبدالرحمان عالم، تهران، نشر قومس.
بیتهام، دیوید، (1388)، دموکراسی چیست، ترجمهی شهرام نقش تبریزی، تهران، نشر ققنوس.
پهلوان، چنگیز، (1388)، فرهنگ و تمدن، تهران، نشر نی.
پهلوان، چنگیز، (1390)، فرهنگ شناسی ایران، تهران، نشر قطره.
تنهایی، حسین ابوالحسن، (1391)، بازشناسی تحلیلی نظریههای مدرن جامعهشناسی در مدرنیتهی میانی، تهران، نشر علم.
تنهایی،حسین ابوالحسن،(1391)،بازشناسی تحلیلی نظریههای جامعهشناسی در مدرنیتهی در گذار،تهران، نشر علم.
داد،کلمنت هنری و دیگران، (1388)، مراحل و عوامل و موانع رشد سیاسی، ترجمهی عزتالله فولادوند، تهران، نشر ماهی.
دورماگن،ژان-ایو، (1389)، مبانی جامعهشناسی سیاسی، ترجمهی عبدالحسین نیک گهر، تهران، نشر آگه.
دوورژه، موریس، (1391)، بایستههای جامعهشناسی سیاسی، ترجمهی ابوالفضل قاضی، تهران، نشر میزان.
راش، مایکل، (1389)، جامعه و سیاست؛ مقدمهای بر جامعهشناسی سیاسی، ترجمهی منوچهر صبوری، تهران، نشر سمت.
روحالامینی، محمود، (1385)، گرد شهر با چراغ؛ در مبانی انسانشناسی، تهران، نشر عطار.
روحالامینی،محمود،(1386)،در گسترهی فرهنگ؛نگرش مردم شناختی، تهران، نشر اطلاعات.
روشه، گی، (1391)، جامعهشناسی تالکوت پارسونز، ترجمهی عبدالحسین نیک گهر، تهران، نشر نی.
ستوده،هدایت الله،(1388)، روانشناسی اجتماعی، تهران، نشر آوای نور.
سریعالقلم، محمود، (1389)، فرهنگ سیاسی ایران،تهران، نشر فرزان.
سیف زاده، حسین، (1388)، پانزده مدل نوسازی و توسعه و دگرگونی سیاسی، تهران، نشر قومس.
شهرام نیا، امیر مسعود، (1386)، جهانیشدن و دموکراسی در ایران، تهران، نشر نگاه معاصر.
علوی، پرویز، (1389)، ارتباط سیاسی، تهران، نشر علوم نوین.
فولادوند، عزتالله، (1389)، خرد در سیاست، تهران، نشر طرح نو.
قوام، عبدالعلی، (1387)،سیاستهای مقایسهای،تهران، نشر سمت.
کوزر، لوئیس آلفرد، (1385) نظریههای بنیادی جامعهشناختی، ترجمهی فرهنگ ارشاد، تهران، نشر نی.
کوش، دنی، (1389)، مفهوم فرهنگ در علوم اجتماعی، ترجمهی فریدون وحیدا، تهران، نشر سروش.
کوئن، بروس، (1387)، مبانی جامعهشناسی، ترجمهی غلام عباس توسلی و رضا فاضل، تهران، نشر سمت.
گولد، جوليوس، ويليام، كولب، (1384) فرهنگ علوم اجتماعي، ترجمهی محمدجواد زاهدي،تهران، نشر مازيار.
گيدنز، آنتوني،(1383)، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوري، تهران، نشر نی.
مصلی نژاد، عباس، (1389)، فرهنگ سیاسی ایران، تهران، نشر فرهنگ صبا.
مور، جريدي، (1391)، زندگي و اندیشهی بزرگان انسانشناسی، ترجمهی هاشم آقا بيگ پور و جعفر احمدی، تهران، نشر جامعه شناسان.
موسایی، میثم، (1390)، توسعه و فرهنگ، تهران، نشر جامعه شناسان
نش،کیت،(1389)،جامعهشناسی سیاسی معاصر،ترجمهی محمدتقی دلفروز،تهران، نشر کویر
نوذری، حسینعلی، (1381)، احزاب سیاسی و نظامهای حزبی، تهران، نشر گستره.
هوركهايمر، ماكس، آدورنو، تئودور، (1389)، ديالكتيك روشنگري، ترجمهی مراد فرهادپو واميد مهرگان، تهران، نشر گام نو.
هیوود، اندرو، (1387)، مفاهیم کلیدی در علم سیاست، ترجمهی عباس کاردان و دیگران، تهران، نشر علمی و فرهنگی.
هیوود، اندرو، (1389)، سیاست، ترجمهی عبدالرحمان عالم، تهران، نشر نی.
کلیدواژهها