مقایسه‌ی نقش آموزش‌وپرورش در توسعه‌ی جامعه‌ی مدنی در ایران و غرب | فصلنامه علمی تخصصی دانش تفسیر سیاسی

مقایسه‌ی نقش آموزش‌وپرورش در توسعه‌ی جامعه‌ی مدنی در ایران و غرب

نویسندگان


چکیده

در اين مقاله‌ي كيفي كه با روش تاريخي ـ تطبيقي تهیه‌شده، سعي شده است تا به اين سؤال پاسخ داده شود كه نقش آموزش‌وپرورش در توسعه‌ی جامعه‌ي مدني در ایران و غرب چگونه بوده است؟ كه برآيند آن بدين قرار شد: در دوران باستاني غرب، آموزش‌وپرورش اَمري خصوصي بود: اَما در دوران وسطی، آموزش‌وپرورش اَمري ديني شد: درصورتی‌که در دوران رنسانس، آموزش‌وپرورش اَمري عمومي‌شد. درنهایت در دوران جديد غرب، آموزش‌وپرورش اَمري اجباري شد. زيرا در دوران باستان، مدارس خصوصي بودند. در دوران وسطی، كليسا بر جامعه حاكم بود. در دوران رنسانس، صنعت چاپ زمينـه‌ي نشر سريع و گسترده را فراهم آورد و بالاخره در دوره‌ي جديد غرب، به خاطر حاكميت دولت، آموزش‌وپرورش عمومي ‌و اِجباري شد. حال‌آنکه در ايران، در دوران باستان مدارس طبقاتي بودند؛ اما در دوران اسلامي، مدارس ديني شدند. درصورتی‌که در دوران معاصر ابتدا خصوصي و پسانگاه اجباري شدند. زيرا در دوران ایران باستان، آموزش‌وپرورش منحصر به فرزندان اَعيان و متنفذان بود: اما در دوران اسلامي، چون اسلام، تعليم و تربيت را حق همـه‌ي مردم مي‌دانست، تعليم و تربيت عمومي ‌و ديني شد. سپس در دوران معاصر، به خاطر حكومت‌هاي ايلياتي دیگربار خصوصي و طبقاتي شد، اما سرانجام به خاطر حاكميت دولت، دیگربار آموزش‌وپرورش در ایران عموي و اجباري گرديد. درمجموع، در جهان جدید، با گسترش شهرها، چون عادات و شيوه‌ی زندگي و الگوهاي اَنديشه‌ی انسان‌ها تغيير كردند: لذا آموزش‌وپرورش كوشيد تا دانش‌آموزان را با حقوق شهروندي خودشان آشنا كند. زيرا اگر دانش‌آموزان به حقوق و تكاليف خودآگاه باشند، بي‌گمان اجازه نخواهند داد كه هيچ فرد يا گروهي حق آن‌ها را تضييع كند و يا اگر در جامعه با اقتدارگرايي ناموجه، مواجه شدند، تسليم نخواهند شد و در برابر آن خواهند ايستاد و اِحقاق حق خواهند کرد. زيرا مهم‌ترين هدف آموزش‌وپرورش، نهادینه کردن جامعه‌ی مدنی، تقویت روحيـه‌ي مردم‌سالاری، آشنایی با حقوق شهروندی و آموزش تفکر انتقادی در دانش‌آموزان، به‌عنوان آینده‌سازان جامعه است.



Knowledge of political interpretation

Vol 5, No 16, Summer 2023

                                                  ppt 166-199 Received: 07, MAY, 2023

                                                                                            Accepted: 06, AUG, 2023

Comparison of the role of education in the development of civil society in Iran and the West

                                                                         Siyavash.mousavi Rakati

Abstract

In this qualitative article prepared by historical-comparative method, an attempt has been made to answer the question, what has been the role of education in the development of civil society in Iran and the West? It was decided to come out like this; In the ancient times of the West, education was a private matter. But in the Middle Ages, education became a religious matter. In the event that during the Renaissance, education became a public matter. But in the end, in the new era of the West, education became mandatory. Because in ancient times there were private schools. In the Middle Ages, the church ruled the society. During the Renaissance, the printing industry provided the basis for rapid and widespread publication, and finally, in the new era of the West, due to the government's rule, public education became compulsory. However, there were class schools in Iran in ancient times. But in the Islamic era, they became religious schools. In the case that in the modern era, they were first private and later became compulsory. Because in ancient Iran, education was exclusive to the children of nobles and influential people. But in the Islamic era, because Islam considered education and training as the right of all people, education and training became public and religious. Then, in the contemporary era, due to the Iliat governments, it became private and class-based, but finally, due to the rule of the government, education in Iran became compulsory again In general, in the new world, with the expansion of cities, people's habits and way of life and thought patterns changed. Therefore, education should try to familiarize students with their citizenship rights. Because if students are aware of their rights and responsibilities, they will definitely not allow any person or group to violate their rights, or if they are faced with unjustified authoritarianism in society, they will not surrender and will stand up to it and assert their rights. Because the most important goal of education is to institutionalize civil society, strengthen the spirit of democracy, acquaint students with citizenship rights, and teach critical thinking in students, as the future builders of society.

Key words; Iran, the West, civil society, education, school, citizenship rights.



ازغندي، عليرضا، (1385)، درآمدي بر جامعه‌شناسی سياسي ايران، تهران، نشر قومس.

اسپوزيتو، جان و ديگران، (1391)، جامعـه‌ي مدني و دموكراسي در خاورميانه، ترجمـه‌ي محمدتقي دلفروز، تهران، انتشارات فرهنگ جديد.

آبراهاميان، يرواند، (1386)، ايران بين دو انقلاب، ترجمـه‌ي احمد گل‌محمدی و ديگران، تهران، نشر ني.

آبراهاميان، يرواند، (تاريخ مدرن ايران)، ترجمـه‌ي محمدابراهیم فتاحي، تهران، نشر نی.

دان، جان، (1386)، عصر روشنگري، ترجمه مهدي حقیقت‌خواه تهران، انتشارات ققنوس.

دورانت، ويليام جيمز و ديگران، (1385)، عصر ولتر، جلد 10، بخش 1، ترجمـه‌ي سهيل آذري، تهران، انتشارات علمی و فرهنگي.

دورانت، ويليام جيمز و ديگران، عصر لويي چهاردهم، ترجمـه‌ي پرويز مرزبان و ديگران، تهران، انتشارات علمی و فرهنگي.

دورانت، ويليام جيمز، (1385)، عصر ایمان، جلد 4، بخش 2، ترجمه ابوالقاسم طاهري، تهران، انتشارات علمی و فرهنگي.

دورانت، ويليام جيمز، (1385)، مشرق زمين گاهوارـه‌ي تمدن، ترجمه احمد آرام و ديگران، تهران، انتشارات علمی و فرهنگي.

دورانت، ويليام جيمز، (1385)، يونان باستان، جلد 2، ترجمه اميرحسين آريان پور و ديگران، تهران، انتشارات علمي ‌و فرهنگي.

دورانت، ويليام و ديگران (1385)، عصر ناپلئون، جلد 11، ترجمه دولتشاهي و ديگران، تهران، انتشارات علمی و فرهنگي.

دورماگن، ژان-ايو، (1394)، مباني جامعه‌شناسی سياسي، ترجمـه‌ي عبدالحسين نيك گهر، تهران، نشر آگه.

رايلي، دنيس، (1388)، درآمدي بر فهم جامعـه‌ي مدرن: شهروندي و دولت رفاه، ترجمه ژيلا ابراهيمي، تهران، نشر آگه.

رضوي، مسعود، (1379)، جامعـه‌ي مدني، تهران، نشر پژوهش فرزان.

رفيع پور، فرامرز، (1387)، آناتومي‌ جامعه، تهران، ناشر شركت سهامي ‌انتشار.

سریع‌القلم، محمود، (1390)، عقلانيت و توسعـه‌يافتگي ايران، تهران، نشر فرزان روز.

شريعتمداري، علي، (1380)، اصول تعليم و تربيت، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.

 شیر کرمی، جواد و دیگران (1397)، آموزش‌وپرورش، انسان‌سازی و اصلاح اجتماعي، مجله دستاوردهاي نوين در مطالعات علوم انساني، سال اول، شماره 1.

عاملي، سعید رضا، (1390)، ميراث تمدني ايران: از ايران باستان تا ايران انقلاب اسلامي، جلد اول، تهران، انتشارات پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي.

عبادي، جعفر و ديگران، (1395)، توسعه و دموكراسي: دلالت‌هاي آن براي ايران، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.

عبداللهي، محمد، (1372)، جايگاه و نقش آموزش‌وپرورش در فرآيند توسعـه‌ي ملي، فصلنامه علوم اجتماعي دانشگاه علامه، دوره‌ي 2، شمارـه‌ي 34.

علمي، محمود، (1384)، نقش آموزش‌وپرورش در توسعه و نهادمندي سياسي، فصلنامـه‌ي علوم اجتماعي دانشگاه خلخال، شماره‌ي 5.

غني نژاد، جامعـه‌ي مدني، (1378)، جامعه مدني: آزادي، اقتصاد و سياست، تهران، انتشارات طرح نو.

فالكس، كيث، (1390)، شهروندي، ترجمـه‌ي محمدتقي دلفروز، تهران، نشر كوير.

فراي، ريچارد نلسون، (1392)، عصر زرين فرهنگ ايران، تهران، انتشارات صداوسیما.

فوران، جان، (1389)، مقاومت شكننده: تاريخ تحولات اجتماعي ايران، ترجمه احمدتدين، تهران، انتشارات موسسه خدمات فرهنگي رسا.

كاتوزيان، محمدعلي، (1391)، ايرانيان: دوران باستان تا معاصر، تهران، نشر مركز.

كوريك، جيمز، (1386)، رنسانس، ترجمه آزيتا ياسايي، تهران، ققنوس.

كيويستو، پيتر، (1383)، انديشه‌هاي بنيادي در جامعه‌شناسی، ترجمه منوچهر صبوري، تهران، نشر ني.

گيدنز، آنتوني، (1383)، جامعه‌شناسی، ترجمـه‌ي منوچهر صبوري، تهران، نشر ني.

الماسي، علی‌محمد، (1380)، تاريخ آموزش‌وپرورش اسلام و ايران، تهران، انتشارات اميركبير.

مركز آمار ايران، آموزش عمومي، www. amar. org. ir

مستوفي، عبدالله، (1386)، شرح زندگاني من: تاريخ اجتماعي و اداري دورـه‌ي قاجاريه، تهران، نشر هرمس.

ممفورد، لوئيز، (1381)، مدنيت و جامعـه‌ي مدني در بستر تاريخ، ترجمـه‌ي احمد عظيمي، تهران، ناشر موسسه خدمات فرهنگي رسا.

نش، كيت، (1389)، جامعه‌شناسی سياسي معاصر: جهانی‌شدن، سياست و قدرت، ترجمـه‌ي محمدتقي دلفروز، تهران، نشر كوير.

نگري، آنتونيو و ديگران، (1384)، امپراتوري، ترجمـه‌ي رضا نجف زاده، تهران، انتشارات قصیده‌سرا.

هابرماس، يورگن، (1388)، دگرگوني ساختاري حوزه‌ي عمومي: كاوشي در باب جامعـه‌ي بورژوازي، ترجمـه‌ي جمال محمدي، تهران، نشر افكار.

هاشميان، احمد، (1379)، تحولات فرهنگي ايران در دوره قاجاريه و مدرسـه‌ي دارالفنون، تهران، موسسه جغرافيايي و كارتوگرافي سحاب.

هگل، گئورگ ويلهلم، (1379)، عقل در تاريخ، ترجمه حميد عنايت، تهران، انتشارات شفيعي.


کلیدواژه‌ها